آغاز پنجمین سال زندگی در دنیای مجازی

عکس ارسالی توسط یکی از بهترین دوستانم

عکس از:http://www.download-ct.blogfa.com
درست چهارسال پیش در نخستین ساعات بامدا د ۲۹ دی ماه ۸۶ بود که نوزاد ی در دنیای مجازی وبلاگها متولد شدخالقش اسمشو فاتحان خورشید گذاشت و عنوانش هم طلوع سپیده واکنون بادویست و سی امین پست پنجمین سال زندگیشو اغاز میکنه.
حاصل این چهارسال- ورود به دنیای مجازی وبلاگ نویسان کوهنورد و اشنایی با تعدادی از دوستان در دنیای مجازی و افتخار اشنایی رو در رو و همنوردی در دنیای واقعی در جای جای ایران عزیز با تعدادی از بچه های کوهنورد که دلی به وسعت کوهها و روشنایی حورشید دارند بوده و زمینه ای برای تشویق در جهت حضور بیشترخودم در دنیای وبلاگها گردید ه و تنها جایی بوده که راحت تونستم حرفامو بگم و خاطراتمو بنویسم
کسی چه میدونه شاید روزی خالق این وبلاگ نباشه ولی صفحات و عکسهای این وبلاگ برای همیشه به یادگار بمونه
این هم اولین پست وبلاگه که در چهار سال پیش ساعت ۰۰.۱۴ بامداد تقدیم حضور دوستان کردم
به یاد حال و هوای اون شب
زند گي در اوج
در دنيا هيچ كوهنوردي نيست كه در قله با خدايش رابطه اي عاشقانه پيدا نكند.
عشقي كه به وجد، وجدي كه به شور، شوري كه به حال و حالي كه به عشق تبديل مي شود و اين دور همچنان ادامه مي يابد چنانكه اشك شوق از چشم جاري مي شود.
نمي دانم اين اشك را چگونه مي توان تعبير كرد؟
گو يا آلبر كامو بود كه اين كلام ژرف را عنوان كرد:
دره ها و باتلاقها همديگر را نمي بينند حتي اگرهم سطح باشندو قله ها همديگر را مي بينند حتي اگردر يك سطح نباشند.
پی نوشت :
*مطلب فوق دقیقا مطلب سال پیش هست که فقط اعداد اون یک سال اضافه شده هر چی فکر کردم دیدم همونها حرف دلم بودند.
* به تازگی متوجه شدم که فقط من نیستم که نگران آینده وبلاگم بعد از خودم هستم و بعد از خواندن مطلب حسین رضایی در کوهنوشت تصمیم گرفتم بعد از خودم کسی وبلاگمو به روز نکنه و آخرین پست برای همیشه به زندگی این وبلاگ پایان بده و نظرات تایید نشده هم برای همیشه بدون تایید بمونن.
*حس میکنم هر وبلاگی با نویسنده اولیه اش رسمیت داره و شناخته شده هست.
*تصمیم گرفتم با تولد پنج سالگی قالب وبلاگمو عوض کنم امیدوارم مورد پسند دوستان هم واقع بشه.
شاید از خودتون بپرسید چرا این اسم رو برا ی وبلاگم انتخاب کردم؟شاید یه حدس ها و تفسیر هایی برای خودتون داشته باشید؟